سفر همیشه برایم شگفت انگیز بوده، پر از شور و هیجان، پر از حس و حال خوب تازه شدن و هر هزینه ای که برایش پرداخته ام، بهای لذتی بوده که از آن برده ام. قبل از سفر همیشه ساکت و بی حرف بوده ام و پس از آن به یک قصه گو تبدیل شده ام و اکنون قصد دارم شما را به نوشیدن یک فنجان چای دعوت کنم و قصه سفر عمل بینی ام را برایتان تعریف کنم و از اقدامات قبل از جراحی بینی برایتان بگویم.
سفر جراحی بینی من از زمانی آغاز شد که به توصیه یکی از دوستانم، برای غلبه بر ترس منفی قبل از عمل بینی، شروع به تحقیق درباره این جراحی زیبایی کردم و اطلاعات و حقایقی جالب را درباره آن فهمیدم که به شکلی باور نکردنی ابرهای سیاه ترس را از آسمان ذهنم کنار زد و فهمیدم تنها چیزی که باید از آن بترسم، خود ترس است. برای جشن گرفتن این پیروزی، بعد از تحقیق درباره برترین های جراحان بینی، یک وقت ملاقات با یک جراح خوب بینی گرفتم و با هیجان و انگیزه فراوان آماده رفتن به جلسه مشاوره شدم.
بعد از ورود به مطب با استقبال گرم جراح روبرو شدم. پزشک درباره انگیزه ام از جراحی بینی پرسید و درباره فاکتورهایی صحبت کرد که نشان می داد من داوطلب ایده آلی برای عمل بینی هستم. دکتر درباره سابقه پزشکی ام و اینکه چه داروهایی مصرف می کنم یا قبلاً جراحی کرده ام یا خیر یا به بیماری زمینه ای دچار هستم سوال کرد.
سپس روی بینی ام آزمایش فیزیکی انجام داد و نسخه ای برایم نوشت که حاوی تست هایی بود که می بایست قبل از جراحی انجام می دادم تا طبق آنها تصمیم گیری های لازم برای ترسیم بهترین طرح درمان برایم انجام شود. هر قدر جلوتر می رفتم خیالم اسوده تر می شد که چقدر همه چیز با حساب و کتاب در حال انجام شدن است و چقدر پزشک به حفظ سلامت بیمارش متعهد است.
در این مرحله عکس هایی از بینی ام از زوایای مختلف گرفته شد. یاد دوربین عکاسی خودم افتادم که همیشه در سفر همراهم بود. بعد از اماده شدن عکس ها، پزشک از روی انها به تشریح ایرادات بینی ام پرداخت و پیشنهاداتی را داد که به واسطه انها ایردات بینی ام رفع می شد. تصاویر سه بعدی اماده شد و پزشک انها را به من نشان داد و تازه فهمیدم که سفرم خیلی هیجان انگیز تر از آن چیزی که فکرش را می کردم و قرار است چه تغییراتی در جذابیت چهره ام اتفاق بیافتد و چه اتفاقات ماندگار و دوست داشتنی را تجربه خواهم کرد.
پس از ان توصیه هایی را گوشزد کرد که می بایست در طول هفته های منتهی به روز جراحی رعایت می کردم. یکی از این توصیه ها این بود:
او به من درباره خوردن ویتامین ث قبل از عمل بینی و فواید ان توضیح داد و گفت:
خوردن ویتامین ث قبل از جراحی می تواند به میزان قابل ملاحظه ای در مهار ورم و کبودی بعد از عمل موثر واقع شده و دوره ریکاوری را کوتاه تر کند. این ویتامین باعث بهبود سریع تر زخم ها می شود و در شکل گرفتن بافت همبند که در ترمیم زخم موثر است نقش قابل ملاحظه ای دارد. کلاژن ساختار بافت همبند را تشکیل می دهد و چارچوبی را بوجود می آورد که بافت جدید در اطراف آن شکل می گیرد. آنزیم هایی که برای شکل گیری کلاژن ضروری هستند بدون ویتامین ث نمی توانند عمل کنند.
یکی از نکاتی که در طول جلسه مشاوره به عنوان یکی از مهم مهمترین اقدامات قبل از جراحی بینی می باشد و پزشک نادیده نگرفتن ان را مورد تاکید زیاد قرار می داد، ترک سیگار بود. او شرح داد که سیگار می تواند نتیجه جراحی را خراب کند و باعث باریک شدن رگ های خونی شده و جریان خون به ناحیه جراحی را کاهش دهد. به این ترتیب، پروسه بهبود، بسیار کند می شود و عوارضی از قبیل عفونت یا مرگ بافت اتفاق می افتد. علاوه بر آن، سیگار کشیدن باعث سفت شدن بافت داخل بینی می شود و شکل دهی به آن را دشوار می کند. به همین دلیل لازم است بیمار از زمان مقرر شده قبل از جراحی اقدام به ترک سیگار کند. با این توضیحات مفید در واقع جرقه ای در ذهنم روشن شد و تصمیم گرفتم اتش سیگار را برای همیشه در زندگی ام خاموش کنم. کنار این تجربه، در دفتر خاطرات سفر جراحی ام یک تیک سبز بزرگ زدم.
بعد از دریافت بقیه توصیه های پزشک در خصوص اقدامات قبل از جراحی بینی ، مطب را ترک کردم و به داروخانه رفتم تا اقلامی را که در طول دوره ریکاوری به آنها نیاز پیدا می کردم تهیه کنم.
در داروخانه اقلامی را از قبیل گاز استریل، محلول سالین، چسب، پماد های انتی بیوتیک و برخی اقلام دیگر را تهیه کردم و به سمت خانه رفتم تا لانه گرم و نرمی را برای خودم اماده کنم تا یک دوره ریکاوری دنج و ارام را در آن بگذرانم. فکر کردم در این لانه گرم و نرمم چیزهایی را بگذارم که برایم سرگرم کننده هستند. تعدادی کتاب، یک تلوزیون، تعدادی فیلم جذاب، چیزهایی بودند که برای مجهز کردن این مکان از انها استفاده کردم.
بالاخره بعد از گذشت چند هفته، تاریخ روز عمل رسید و طبق دستور اقدامات قبل از جراحی بینی ، در شب قبل از عمل، یک حمام کامل کردم و از نیمه شب چیزی نخوردم تا تاثیرات داروی بیهوشی باعث حالت تهوع نشود. انقدر این سفر تا به اینجا برایم هموار پیش رفته بود و انقدر همکاری و توصیه های پزشک و پرسنل برایم دلگرم کننده بود که ذره ای استرس در خودم احساس نمی کردم و لحظه شماری می کردم که صبح شود و به کلینیک بروم.
بالاخره عازم کلینیک شدم و بعد از تعویض لباس، به اتاق عمل رفتم و وقتی چشم باز کردم در اتاق ریکاوری بودم. چیزی که توجهم را به شدت به خودش جلب کرده بود این بود که اصلاً دردی که برایم آزار دهنده باشد در بینی ام احساس نمی کردم. پزشک به ملاقات من آمد و بعد از پرس و جو درباره احوالاتم، دستور مرخص شدنم را صادر کرد.
اکنون نزدیک به شش ماه است که از عمل بینی ام می گذرم و هر بار که در آیینه به بینی زیبایم نگاه می کنم، به یاد ان سفر خاطره انگیز می افتم و با خودم فکر می کنم آنچه بین انسانها تفاوت و تمایز ایجاد می کند این است که هنر این را داشته باشند که خودشان را از موقعیت های عالی در زندگی محروم نکنند و یاد بگیرند که دلیل برای شاد بودن و حس خوب داشتن در زندگی، زیاد است فقط باید خم شویم و انها را از باغچه زندگی مان بچینیم. پس اگر دوست دارید خارق العاده باشید، همیشه خودتان را برای تجربه کردن چیزهای خارق العاده آماده کنید.